اون کت طوسی با پیراهن آبی نفتی ات بشم خیلی بهت میامد با
اون دستمال سر جیب آبی ات خیلی ملوس شده بودی وای هفته
پیش کت کرم با پیراهن سبز پوشیده بودی بهترین تیپی که زده بودی
در عصر جدید همین بود خیلی خوردنی شده بودی الهی از چشم بد
دور باشی عزیز دلم وای امشب چقدر از دست این پسر کوچلو خندیدم
چه شیطون جذابی بود خیلی با نمک فامیل ات رو صدا میزد چه با نمک
آواز خوند میگه داماد شو تو عروسی ات می خوانم خخخخ وای مردم از
خنده خخخخ البته غیر از من با کسی دیگه ای حق نداری ازدواج کنی
فهمیدی این یک هشدار هست خخخخ اخه دلت میاد من که ۱۱ ساله به
پای عشق ات نشستم رو رها کنی و بری با کسی دیگر ازدواج کنی واقعا
این انصاف نیست واقعا خل شدم بدجور الهی به حق این محرم من رو به تو
برساند الهی الهی الهی راستی واسط بگم که سخت مشغول مزونی که تازه
راه اندازی اش کردم هستم چقدر سخته واقعا دعا کن کارم فوق العاده بگیرد
شروعش خیلی سخته فقط می خوام دست خیاطی که واسم مانتو ها می دوزد
بگیرم خیلی دست تنگ هست راستی امروز کلی از مانتوهامو که لازم نداشتم
رو شستم و اتو کردم و به همسایه مون دادم که بدهد به نیازمندان و اینکه
یک ماهی هست که با داداشم و مامانم شروع کردیم پنج شنبه ها کیک یا
بیسکویت یا ویفر می خریم و می بریم به بچه های کار می دهیم یا این
بچه هایی که بازیافت جمع می کنند این هفته یکی از بچه ها گفت خاله
واسم نوشابه می خری گفتم واست ضرر داره باشه واست می خرم چه
حس خوبی دآرد شاید تا آخر سال ادامه بدهم این نذر رو این کار رو
می کنم به نیت باز شدن گره عشقم به تو امیدوارم امسال جواب بگیرم
حالا می فهمم که تو آنقدر گره های مردم رو باز می کنی چه حال خوبی
داری من عاشق این کارهایت هستم الهی قربونت برم احسان جونم الهی
خدا حفظ ات کند مواظب خودت باش خیلی خیلی خیلی من نگران سلامتی ات
هستم دوستت دارم می بوسمت از این راه دور
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,